«ساروخانی» اثر مهدی حسینی، توسط گروه موسیقی معاصر «اِنــــسامبل» (eNsemble) در تئاتر آلکساندرینسکی در سن پترزبورگ به تاریخ ۲ دی ۱۳۹۶ (مصادف با ۲۳ دسامبر) اجرا خواهد شد.
این قطعه براساس موسیقی نواحی صحنه توسط حسینی در سال ۱۳۹۵ برای چهار واریاسیون مختلف سازی نوشته شده و نگاهی متفاوت به قابلیت های اجرایی موسیقی نواحی ایران و تنبورنوازی معاصر در کرمانشاه دارد.
Saturday, December 23rd 2017 New Stage of Alexandrinsky Theatre St. Petersburg, Fontanka River emb., 49A
قطعه «ساروخانی» اثر مهدی حسینی، در بیست و نهمین جشنواره موسیقی معاصر ازوکاویه پوتی توسط آنسامبل موسیقی پلورال از کشور اسپانیا و به رهبری فابیان پانیسلو در فیلارمونی شهر سن پترزبورگ به تاریخ ۲۹ آبان ۱۳۹۶ اجرا خواهد شد. مهدی حسینی اجرای این اثر را تقدیم گردیده به زلزلهزدگان استان کرمانشاه و دیگر هموطنان داغدیده و دردمند این حادثه ملی تلخ و جانگداز.
این قطعه براساس موسیقی نواحی صحنه توسط مهدی حسینی در سال ۱۳۹۵ برای چهار واریاسیون مختلف سازی نوشته شده و نگاهی متفاوت به قابلیت های اجرایی موسیقی نواحی ایران و تنبورنوازی معاصر در کرمانشاه دارد.
طی مراسم جشن خانه موسیقی در مهرماه ۱۳۹۲ در تالار وحدت بود که آلبوم «مونودیزم» به آهنگسازی سید مهدی حسینی در شاخه ی موسیقی کلاسیک به عنوان آلبوم برتر معرفی شد؛ مجموعه آثاری که محصول آهنگسازی حسینی بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ است و در سال ۱۳۹۱ از سوی نشر موسیقی ارغنون انتشار یافت. مجموعه آثار آلبوم مونودیزم که مبتنی بر موسسقی نواحی ایران ساخته و پرداخته شده است فضای آنان در راستای جریان موسیقی کلاسیک معاصر قرار می گیرد. شایان ذکر است که این آثار توسط ارکستر فیلارمونیک دولتی و آنسامبل های برجسته ی سن پترزبورگ اجرا و ضبط شده اند. مهدی حسینی که حدود ۱۲ سال بواسطه تحصیل و سپس فعالیت های موسیقایی در سن پترزبورگ اقامت گزیده است به مناسبت برگزیده شدن آلبوم خود به ایران سفری کوتاه داشت که فرصتی دست داد تا با وی به گفت و گوی اختصاصی بنشینیم | گزارش موسیقی |
قطعه «اینرسی» به آهنگسازی مهدی حسینی توسط آنسامبل موسیقی معاصر مسکو (ماسم) در فیلارمونی مسکو به تاریخ ۱۵آذرماه مصادف با ۵ دسامبر اجرا خواهد شد. آنسامبل ماسم یکی از پیشتازان اجرای .موسیقی کلاسیک معاصر در روسیه است که تا به حال چندین قطعه از آثار مهدی حسینی را اجرا و ضبط نموده است
١٥ اسفندماه ١٣٩٤ (٥ مارس ٢٠١٦) قطعه آب کناری (١٣٩٢) برای فلوت، کلارینت، ویولن و ویلونسل به آهنگسازی مهدی حسینی در تئاتر مارینسکی دوم (سالن موسورگسکی) سن پترزبورگ اجرا خواهد شد. این اثر بر اساس موسیقی محلی گیلان ساخته شده است.
در زبان پارسی میانه HUZĀRAG به معنی اندک، كوچك، ریز و شاید معادل آن برای این قطعه نام خُجاره بود که می توانست به نوعی بیانگر ایده های موسیقایی آهنگساز بر روی انگاره های موسیقی دستگاهی ایران و نحوه عملکرد فونکسیونی این نقوش موسیقایی باشد. خُجاره اولین تجربه آهنگسازی مهدی حسینی برای ساز پیانو است و در حقیقت، بیش از اینکه این قطعه یک اثر پیانویی باشد، پیش طرح و یا اتودی است برای نگارش ایده های نظری نگارنده این اثر.
هایک ملیکیان پیانیست مقیم ارمنستان در تاریخ ۲۵ و ۲۶ دی ماه در تالار رودکی به اجرای آثار آهنگسازان معاصر ایرانی از جمله هرمز فرهت، فوزیه مجد، شاهین فرهت، امیرمهیار تفرشیپور و همچنین آثاری از هانتس هـُلیگر، تــُرو تاکِمیتسو، تیگران منصوریان و آرتور آکشالیان خواهد پرداخت.
ملیکیان در سال ۱۹۸۰ در ارمنستان متولد شد. او به عنوان یکی از نوازندگان حرفهای در اجرای آثار قرن بیستم شناخته شده است. از سال ۲۰۰۷ به بعد، چندین آلبوم تکنوازی از او منتشر شده است که از بین آنها میتوان به مجموعه آثار آرنو باباجانیان برای پیانوی سولو (منتشرشده توسط نشر ناکسوس) اشاره کرد. هایک ملیکیان در سال 2013 از طرف رئیس جمهوری ارمنستان لقب هنرمند افتخاری جمهوری ارمنستان را دریافت کرده است.
این رسیتال در تاریخ ۲۷ و ۲۸ دی ماه در شهرهای اهواز و یزد نیز اجرا خواهد شد.
اثر «مرثیههای خاک» برای ارکستر سمفونی و الکترونیک به آهنگسازی مهدی حسینی در تاریخ ۲ سپتامبر مصادف با ۱١ شهریورماه توسط ارکسترسمفونی فیلارمونیک اوستیای شمالی-آلانیا روسیه اجرا خواهد شد
15 August 2014 — Abkenari (2013-14)for ensemble will be performed at the 47 INTERNATIONALE FERIENKURSE FUR NEUE MUSIK, Darmstadt.
Iranian Composers #Ferienkurse Darmstadt Friday, August 15, at 2:30 p.m.
Lichtenbergschule
64285 Darmstadt, Hessen
The Program:
– Ehsan Khatibi; “Stretto” for ensemble
– Mehdi Hosseini; “Abkenari” for ensemble
– Arash Yazdani; “Finite Functions of infinitive sets” for four clarinets
موسیقی ایرانیان: بیست و هشتمین نشست نقد نغمه آلبوم «مونودیزم» اثر مهدی حسینی، نادر مشایخی آهنگساز، نظریه پرداز موسیقی و رهبر ارکستر سمفونیک سابق تهرانومهیار تفرشی پور آهنگساز، استاد دانشگاه هنرعصر روز پنج شنبه در فرهنگسرای اندیشه برگزار شد.
در ابتدای این نشست یکی از قطعات موسیقی ساخته هوشنگ استوار پخش شد که به گفته تفرشی پور این قطعه در سال 1356 در نورنبرگ آلمان ساخته شده است. او سپس اظهار کرد: ایرانیان از زمانی که با موسیقی کلاسیک آشنا شدند همیشه به دنبال تلفیق این موسیقی با موسیقی کشورمان بودند و قصد داشتند از این طریق موسیقی ایران را به گوش دنیا برسانند.
او ادامه داد: این کار چالش برانگیز همیشه وجود داشته و دارد. پرویز محمود، هرمز فرهت، امین الله حسینی و بسیاری از دیگر آهنگسازان هم در این مسیر حرکت هایی داشته اند. برای همین خواستیم پیش از شنیدن قطعات آلبوم «مونودیزم» نگاهی هم به تلاش های کسانی چون هوشنگ استوار بیندازیم.
سپس یک قطعه از آلبوم موسیقی «مونودیزم» پخش شد و در ادامه عظیمی نژادان کارشناس مجری این برنامه با توضیح درباره فعالیت های هنری مهدی حسینی گفت: اغلب کارهای ایشان مبتنی بر موسیقی محلی و نواحی ایران ساخته شده و در سال های اخیر در آثارشان نگاهی به موسیقی دستگاهی کشورمان هم داشته اند.
او همچنین اظهار کرد: تلفیق المان های موسیقی محلی در یک ساختار مدرن یکی از مهم ترین دغدغه های حسینی در این سال ها بوده است.
در ادامه تفرشی پور گفت: پس از سال ها هنوز هم این موضوع دغدغه من است که آیا ما بعنوان ایرانی در ساخت موسیقی کلاسیک باید از موسیقی کشورمان هم استفاده کنیم یا نه. البته این موضوع امروزه دیگر حالت گذشته را ندارد چون در جهان امروز آهنگساز می تواند هر جا که باشد کار خودش را انجام دهد و مانند گذشته نیاز ندارد که حتما المان های فرهنگی خودش را وارد اثر کند.
او ادامه داد: برخلاف موسیقی امروز که حد و مرزی در ارائه خود ندارد، در گذشته آهنگسازان ایرانی بطور عواطف ناسیونالیزم را وارد اثرشان می کردند تا بتوانند جامعه را پذیرای موسیقی تازه کنند.
این مدرس دانشگاه در ادامه به ارائه نظراتش درباره «مونودیزم» پرداخت و گفت: سختاست که یک آهنگساز اثری را بنویسد و یک آهنگساز دیگر بخواهد نقدش کند. در کشورهای اروپایی این کار را موسیقی شناس ها انجام می دهند که این افراد به آهنگسازی و جامعه شناسی تسلط دارند و می توانند اثر را به درستی بررسی کنند.
تفرشی پور با بیان اینکه حس خوبی به قطعه «مونودیزم» دارد، بیان کرد: رابطه خوبی با این قطعه برقرار کردم.
در ادامه حسینی درباره «مونودیزم» توضیحاتی ارائه کرد و گفت: بارها قطعاتی که ساخته ام را بر اساس شیوه های نوازندگی نوازنده های مختلف محلی آوانگاری کردم و تفاوت های اجراها را بررسی کردم. چون برنامه کاری من تمرکز بر روی سیستم موسیقایی است. بعد با توجه به به قابلیت هایی که هر سیستم دارد روی آن کار می کنم.
او ادامه داد: موسیقی ایرانی غنی است اما از سال گذشته تصمیم گرفته ام روی موسیقی شرق هم کار کنم و محدود به موسیقی ایران نشوم چرا که موسیقی ایران و شرق قابلیت های مشترک فراوانی دارند. برای همین هم روی موسیقی تک صدایی شرق متمرکز شدم.
حسینی همچنین اظهار کرد: این کار از لحاظ تئوری ابتکار دارد و مبتنی بر تز دانشگاهی ام است. از نظر من می تواند پل ارتباط میان موسیقی شرق و غرب شود و از طریق آن می توان وارد موسیقی شرق و غرب شد.
در ادامه نشست نادر مشایخی گفت: موسیقی محلی در ذات خود تغییرناپذیر است و چون قرار است مردم آن را بلد باشند و اجرا کنند به همان شکلی که هست حفظ می شود و همچنین پرفورمنس جزئی از موسیقی محلی است. موسیقی محلی خیلی بیشتر از چیزی است که ما آن ر ا موسیقی جدی می نامیم. این موسیقی یک نوع نحوه زندگی است.
او ادامه داد: این در حالی است که یکی از عوامل مهم موسیقی مدرن این است که ما تغییر زمان را بگونه دیگری احساس کنیم. از سال 1350 هم مسئله ما همین است که چه کنیم در موسیقی مدرنی که می سازیم چیزی تکرار نشود. مشایخی سپس خطاب به حسینی گفت: شما چگونه موسیقی محلی را در ساختار مدرن وارد کرده اید که بتوانید این مولفه ها را حفظ کنید؟
حسینی در پاسخ به سوال مشایخی گفت: موسیقی سنتی معیار خاص خودش را دارد و من در کارم نمی خواستم سنت های موسیقی را معرفی کنم. کار من موسیقی در موسیقی است. یعنی فقط قصد داشتم قابلیت های تعییر موسیقی نواحی را نشان دهم.
تفرشی پور در ادامه سوال دیگری را مطرح کرد. او خطاب به حسینی گفت: در سال های اخیر کسانی که با موسیقی غرب کار می کنند از اگزوتیسم یعنی تلفیق خیلی ابتدایی موسیقی شرق با غرب و استفاده نابجا از عناصر فرهنگ شرقی بدون تلفیق در یک ساختار آکادمیک سخن می گویند و آن را راهی خیلی کوتاه برای رسیدن به یک اثرتلفیقی می دانند. شما فکر می کنید در اثرتان اگزوتیسم وجود دارد یا خیر؟
حسینی در پاسخ به این سوال گفت: من وقتی می نویسم به این فکر نمی کنم که موسیقی ام صدای شرقی دارد یا غربی. صرفا تلاشم در پیاده کردن ایده هایم در موسیقی است و چندان به دنبال مخاطب نیستم. شاید خیلی ها از من بپرسند چرا از ساز ایرانی استفاده نکرده ام. به نظر من ساز ایرانی اروجینال است و خودش تم ها و ملودی های مد نظرش را خیلی عمیق ارائه می کند. بنابراین نیازی نیست من آن را تکرار کنم.
در ادامه عظیمی نژادان درباره تکرارهای موجود در قطعات «مونودیزم» سخن گفت. مشایخی هم درباره این موضوع گفت: تکرار در موسیقی هر قدر بیشتر شود موسیقی جنبه انسانی تری به خود می گیرد. وقتی دو ثانیه موسیقی 50 بار پشت هم تکرار شود، بعد از چند دقیقه شنونده گذر زمان را فراموش می کند و از زمان واقعی خارج می شود و به زمانی که می خواهد می رود.
در پایان این جلسه تفرشی پور «مونودیزم» را راهکاری تازه برای پیوند موسیقی غرب و شرق و را اثری در خورد توجه و قابل اعتنا دانست.
گفت و گوی اختصاصی گزارش موسیقی با سید مهدی حسینی به بهانه برگزیده شدن آلبوم وی در جشن خانه موسیقی
طی مراسم جشن خانه موسیقی در مهرماه ۱۳۹۲ در تالار وحدت بود که آلبوم «مونودیزم» به آهنگسازی سید مهدی حسینی در شاخه ی موسیقی کلاسیک به عنوان آلبوم برتر معرفی شد؛ مجموعه آثاری که محصول آهنگسازی حسینی بین سالهای ۱۳۸۴ تا ۱۳۸۹ است و در سال ۱۳۹۱ از سوی نشر موسیقی ارغنون انتشار یافت. مجموعه آثار آلبوم مونودیزم که مبتنی بر موسیقی نواحی ایران ساخته و پرداخته شده است فضای آنان در راستای جریان موسیقی کلاسیک معاصر قرار می گیرد. شایان ذکر است که این آثار توسط ارکستر فیلارمونیک دولتی و آنسامبل های برجسته ی سن پترزبورگ اجرا و ضبط شده اند. مهدی حسینی که حدود ۱۲ سال به واسطه تحصیل و سپس فعالیت های موسیقایی در سن پترزبورگ اقامت گزیده است به مناسبت برگزیده شدن آلبوم خود به ایران سفری کوتاه داشت که فرصتی دست داد تا با وی به گفت و گوی اختصاصی بنشینیم.
در نگاهی اجمالی به آثار مهدی حسینی در آغاز مسیرش به عنوان آهنگساز (سمفونی مونودی و کوارتت زهی شماره یک)، با نوعی سرگشتگی و نیز عدم توانایی او در گسست از آموزههای کنسرواتیو وی مواجه هستیم. امری که بدون استثناء در مورد تمامی آهنگسازان قابل مشاهده است. تأثیر استادان مسلم آهنگسازی بر آهنگسازان تازه کار امری است اجتناب ناپذیر و غیر قابل کتمان. مسئلهای که در مورد آثار اولیه حسینی نیز وجود دارد، سایه سنگین شوستاکویچ، استراوینسکی، حتی امیرف و سایر بزرگان روس در آثار ابتدایی وی مؤید این نظر است. اما همین نکته برای او نقطه قوتی محسوب شده زیرا که بیانگر تسلط وی به شیوه بیان ثقیل و سنگین آهنگسازی روسی است. توانایی که جز با مطالعات گسترده و صرف زمان بسیار برای آنالیز آثار و در نهایت تسلط کامل به آثار این بزرگان میسر نمیشود. سخن گفتن به زبان دیگران امریست بس پیچیده و سخت، به خصوص اگر تمایلی برای تمایز و تشخیص گوینده نباشد.
این امر با گذشت زمانی چند و مواجهه گردیدن با آثار متأخر وی، با استقلال و یافتن زبان شخصی و مستقل از سوی حسینی مرتفع میشود.
ناگفته پیدا بوده که استفاده وی از موسیقی بومی ایران در یافتن هرچه سریعتر این استقلالِ بیانی به وی کمک کرده است. شیوه برخورد حسینی با موسیقی فولکلور ایرانی با عموم آنچه تا کنون در این زمینه صورت گرفته، متفاوت است. عمده برخوردی که آهنگسازان ایرانی تاکنون با موسیقی بومی ایران کرده اند به تنظیم ملودیهای این موسیقی برای سازهای غربی، چه به صورت تک نوازی یا آنسامبل یا ارکستری و با هارمونیهای ساده کلاسیک محدود میشود. از کسانی که به شیوههایی متفاوت با این آثار برخورد نموده اند میتوان به ایرج صهبایی (آواهای بومی برای پیانو)، لوریس چکنواریان (باگاتلهای ارمنی) و رضا والی (دیلمان، آوازهای محلی و …) و نیز زنده یادان ثمین باغچهبان (بومی وار و شلیل) و محمد تقی مسعودیه (موومان برای ارکستر زهی و..) اشاره کرد. تمامی این آهنگسازان به نوعی هارمونی و کنترپوان بر اساس ساختارهای ملودیک موجود در بطن موسیقی محلی دست یافته اند و اصول آهنگسازی خود را به طور کامل مبتنی و بر گرفته از دل این موسیقی بنا ساخته اند. البته اکثراً در زمینه فرم به ساختار فرمال این موسیقی پایبند مانده و تخطی از ساختارهای فرمال موسیقی محلی را بر خود جایز ندانسته و با رعایت این مسئله به نوعی به این موسیقی و اصالت آن ادای احترام کردهاند.
مهدی حسینی نیز به برخوردی نزدیک به همین شیوه دست یافته است، با این تفاوت که در استفاده از مصالح آهنگسازی چون هارمونی و کنترپوان به ساده ترین وجه برخورد کرده و به ساختار ساده (یا به قول خودش: مونودیک1) موسیقی محلی پایبند مانده است اما در زمینه فرم برخوردی دو گانه دارد. از یک سو در قطعاتی همچون “تالشی هوا” به فرم اصلی قطعه وفادار مانده و از سوی دیگر در قطعاتی چون “کنسرتو برای کوارتت زهی” و یا “موومان دوم بلوچ: کلمپور” به شدت از سُنت بسط و گسترش موسیقی کنسرواتیو غربی بهره برده است. البته این شیوه بسط و گسترش با وجود اینکه در امتداد سُنت آکادمیک غربی بوده، اما کاملا با این شیوه تفاوت داشته و بیشتر مقوله ایست نزدیک به شیوه گسترش مدرنیستها و پُست مدرنیستهایی چون مِسیان، اشتوکهاوزن، فورر و … و یا شاید بتوان در واقع شیوه بسط و گسترش حسینی را منحصر به خود وی قلمداد کرد. گسترش یافتن در آثار مهدی حسینی بنا به خصلتها و ساختارهای اصلی اثر که همانا روایت آثار توسط نوازندگان محلی است شکل میگیرند. در حقیقت هر اثر در عین دارا بودن خصلتهای مستقل خود، مشخصات مشترک زیبا شناسانه و آهنگسازانهای که مشخصه آثار مهدی حسینی است را نیز در بر میگیرد.
نکته بسیار حائز اهمیت دیگری که باید در بررسی آثار حسینی مد نظر داشت، تحصیلات جانبی وی در زمینه اتنوموزیکولوژی است. توانایی عظیمی که در زمینه آهنگسازی به کمک وی آمده و در شکلگیری هویت مستقل آثار تأثیر گذار بوده است. مهمترین کمکی که این علم به وی کرده، قابلیت تشخیص اجزای مختلف موسیقی محلی است. اجزایی که وی با تشخیص و تفکیک آنها به عناصر مختلف ریتمیک، ملودیک، هُموفونیک و پلی فونیک این موسیقی دست پیدا کرده است و در بازنگاری و بازسازی آنها به زبان خویش از آنها استفاده میکند.
در واقع اگر بخواهیم شیوه آهنگسازی حسینی را به زبانی ساده تشریح کنیم، بدین نحو به بیان میکنیم:
آوانگاری نسخه اصلی و اولیه اجرا شده توسط نوازندگان محلی.
جداسازی عناصر گوناگون ریتمیک- ملودیک.
طراحی ساختار و طرح کلی اثر.
جاگذاری و ترکیب عناصر گوناگون در ساختار طراحی شده.
آشنایی زدایی از الگوی آشنا برای شنونده با استفاده از تکرارهای پیاپی و استحاله عناصر ریتمیک – ملودیک
در همهی آثار وی قسمت عمدهای از قطعه اصلی که برای سازهای گوناگون تنظیم شده اند در ابتدای اثر مطرح میشوند تا به نوعی شنونده با قطعهای که در دستان حسینی تغییر شکل یافته است آشنا شود. (نمونه بارز تغییر شکل و استحاله الگوهای ریتمیک- ملودیک در قطعه “پِشت پا” کاملا قابل مشاهده است) در مرحله بعد این عناصر آنقدر تکرار میشوند تا تغییراتی که حسینی به صورت ذرهای و قطره چکانی در روند رو به جلوی قطعه و در بخشهای گوناگون هموفونیک و پلی فونیک اثر اعمال میکند و ماهیت اثر را به کلی دگرگون سازد، آشکارا عیان نگردند. البته این دگرگونی نیز مفهومی کاملا متفاوت با دگرگونی در آثار دیگران دارد. بدین نحو که مخاطب با دگرگونی غریبی مواجه میشود. نوعی تغییر شکل یا به انتزاع درآوردن یک شیئ قابل تشخیص. چیزی که دگرگون شده هنوز هم قابل تعین و تشخیص است.
در بعضی آثار مانند قسمت دوم قطعه بلوچ: کلمپور، حسینی با کُلاژی غیرمتعارف و نا آشنا، اجزایی که برای همراهی ملودی اصلی در نسخه اصلی قطعه در نظر گرفته شده اند را در مقاطع زمانی مورد استفاده قرار میدهد که شنونده به هیچ عنوان انتظار شنیدن این الگوی ریتمیک ملودیک در این قسمت را ندارد و این امر خود باعث استقلال اثر حسینی در عین حفظ وابستگی به نسخه اصلی از نسخه اصلی قطعه میشود.
قطعهای که در این مجموعه بسیار مهم جلوه کرده، “کنسرتو برای کوارتت زهی و ارکستر مجلسی” است. این اثر که به لحاظ زمانی آغازگرِ دوره اوج پختگی آهنگسازی حسینی است برداشتی از ساختارها و مسائل زبانی و فرهنگی را به ذهن متبادر میکند. نقطه گذاریهایی که به صورت آکوردهایی در طول قطعه به چشم میخورند، نه ارجاعی به Pointilism، بلکه مکثهایی اند که برای بیان جملات جدیدی که از پی هم میآیند تلقی میشوند. گفتگوی بین چهار ساز سُلوی زهی که در همهمه صداهای ارکستر، سعی در به گوش رساندن صدای خود دارند، استعارهای است از وضعیت فرهنگی و موسیقایی اقوام ایرانی. حسینی در این قطعه فرهنگ عامه شهری و گفتگوهایشان را که یک چند فرهنگی بی سر و ته است را به وسیله اصوات ارکستر بازسازی میکند. همهمه جامعهای که عناصر فرهنگی بومی در آن مشهود بوده اما چنان دچار تشطت و چند پارگی است که به سادگی قابل شنیدن نیست. این جامعه به زبانی سخن میگوید که خود نیز از فهم آن عاجز بوده اما تشخیص هویت فرهنگی این جامعه از هم گسیخته فرهنگی برای مخاطبش همچنان قابل تشخیص است.
بازگشت به اصل و سرچشمه، نکته اصلی آثار حسینی است. چنانکه در پایان هر اثر به انگارههای اصلی موسیقی موسیقی بومی باز میگردد و با بیان دوباره آن پس از بازیها و تغییر فرمهای گوناگونی که شنیده ایم، به امری دست میزند که یاد آور گرامیداشتن گذشته است ولو چنان مستحیل شده.
سخن و هدف غایی و انتهایی حسینی نه بر تکیه به گذشته استوار است و نه به پیشروی به جلو بدون نگاه به گذشته. بلکه هر دو را وابسته به هم و در کنار و مکمل یکدیگر میداند.